یـادم ز وفــای اشجـــع نـاس آیــد
از چشـم تــرم سودهء الماس آیــد
آیـد به جهان اگر حسین(ع)دگری
هیـهات برادری چـوعباس(ع) آیـد
شهادت مظلومانهء سلطان عشق و معرفت ، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)، وهمچنین امیر مهر و وفا حضرت ابالفضل العباس (ع) را این بندهء حقیر فقیر مذنّب به شیعیان ایران و جهان ناسوت و جهان ملکوت ، وعوالم هفتگانهء کائنات تسلیت می گویم . هرچند کلمه تسلیت درمقام آن بزرگواران درست نیست چرا که به مثابهء شعرزیبای : مرغ باغ ملکوتم نیم ازعالم خاک ، این تسلیت از برای همچو منی است که وجود نازنینشان را درک نکردم .
مولای من ، ای سرور عزیزم ، نمی دانم چه بنویسم و چه بگویم ، احساسم در کلام نگنجد . لیک می دانم و خوب می دانم که در درون من غوغایی به پاست که تا هستم آن هم هست ، غوغایی که چون امواج بی پایان ساحل ها در تلاطم روزگار در طغیان است . ای نازنین سرور ، ای خون خدا و ای فرزند خون ، یا ثارالله وابن ثاره شما را چنان خداوند یکتا دوست می دارم چرا که درس عشق و جوانمردی ، درس معرفت به خالق بی همتا را به من آموختید . خود را فدا کردید ، فرزندان عزیزتان را فدا کردید ، تا به من بیاموزید که چرا حضرت فاطرالسموات والارض هستی را خلق فرمود ؟
ابر وباد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
همـه از بـهر تـو سر گشته و فرمان بردار شــرط انصـاف نبــاشد که تـو فرمان نبری
و من ؛
از کجا آمده ام آمدن بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
یا حضرت اباعبدالله الحسین ، ای شاهزادهء خوش سیمای من که فتبارک الله احسن الخالقین در وصف توست ، دوستت دارم و دوستدارانت را دوست و دشمنانت را دشمن می شمارم .